ParsX.com
پذیرش پروژه از دانشجویی ... تا سازمانی 09376225339
 
   ProfileProfile   Log in to check your private messagesLog in to check your private messages  |  FAQFAQ   SearchSearch   MemberlistMemberlist   UsergroupsUsergroups Log inLog in   RegisterRegister 

می‌تونید انتهای این داستان کوتاه را حدث بزنید!؟

 
Post new topic   Reply to topic    ParsX.com Forum Index -> اخبار و مباحث عمومي
View previous topic :: View next topic  
Author Message
Amir
مدير مباحث عمومي سايت


Joined: 30 Nov 2004
Posts: 1088
Location: Age Hammam Nabasham To Lebasamam

PostPosted: Sat Apr 16, 2005 9:46 pm    Post subject: می‌تونید انتهای این داستان کوتاه را حدث بزنید!؟ Reply with quote

خانم حميدي براي ديدن پسرش مسعود ، به محل تحصيل او يعني لندن آمده بود. او در آنجا متوجه شد که پسرش با يک هم اتاقي دختر بنام Vikki زندگي مي کند. کاري از دست خانم حميدي بر نمي آمد و از طرفي هم اتاقي مسعود هم خيلي خوشگل بود. او به رابطه ميان آن دو ظنين شده بود و اين موضوع باعث کنجکاوي بيشتر او مي شد. مسعود که فکر مادرش را خوانده بود گفت : " من مي دانم که شما چه فکري مي کنيد ، اما من به شما اطمينان مي دهم که من و Vikki فقط هم اتاقي هستيم . "
حدود يک هفته بعد ، Vikki پيش مسعود آمد و گفت : " از وقتي که مادرت از اينجا رفته ، قندان نقره اي من گم شده ، تو فکر نمي کني که او قندان را برداشته باشد ؟ "
" خب، من شک دارم ، اما براي اطمينان به او ايميل خواهم زد . "
او در ايميل خود نوشت :

مادر عزيزم، من نمي گم که شما قندان را از خانه من برداشتيد، و در ضمن نمي گم که شما آن را برنداشتيد . اما در هر صورت واقعيت اين است که قندان از وقتي که شما به تهران برگشتيد گم شده . "

با عشق، مسعود

روز بعد ، مسعود يک ايميل به اين مضمون از مادرش دريافت نمود :

پسر عزيزم، من ....
Back to top
arash
مدير بخش سي
مدير بخش سي


Joined: 27 Nov 2004
Posts: 1232
Location: www.parsx.com

PostPosted: Sat Apr 16, 2005 9:48 pm    Post subject: Reply with quote

???
Back to top
vahid
بي تو هرگز


Joined: 26 Nov 2004
Posts: 3067
Location: Tehran

PostPosted: Sat Apr 16, 2005 9:48 pm    Post subject: Reply with quote

پسر عزيزم من رو بيخيال شو ....
Back to top
Amir
مدير مباحث عمومي سايت


Joined: 30 Nov 2004
Posts: 1088
Location: Age Hammam Nabasham To Lebasamam

PostPosted: Sat Apr 16, 2005 9:54 pm    Post subject: Reply with quote

نه. اینها نیست.

ادامه‌ی داستان را حدث بزنید.
Back to top
vahid
بي تو هرگز


Joined: 26 Nov 2004
Posts: 3067
Location: Tehran

PostPosted: Sat Apr 16, 2005 10:02 pm    Post subject: Reply with quote

حتما قندون رو تو شورت پسره گذاشته كه اگه يه وقتي اينا با هم رابطه داشتن . لو بره Laughing
Back to top
Amir
مدير مباحث عمومي سايت


Joined: 30 Nov 2004
Posts: 1088
Location: Age Hammam Nabasham To Lebasamam

PostPosted: Sat Apr 16, 2005 10:19 pm    Post subject: Reply with quote

خیلی بی تربیتی!!!!

ولی خیلی نزدیک شدی ....
Back to top
Amir
مدير مباحث عمومي سايت


Joined: 30 Nov 2004
Posts: 1088
Location: Age Hammam Nabasham To Lebasamam

PostPosted: Sat Apr 16, 2005 10:20 pm    Post subject: Reply with quote

راهنمایی:

پسر عزيزم، من نمي گم تو با Vikki رابطه داري ! ، و در ضـــمن نمي گم که تو باهاش رابطه نداري . اما در هر صورت واقعيت اين است که اگر ...
Back to top
Iman
بابا اينكاره


Joined: 30 Nov 2004
Posts: 474
Location: Tehran

PostPosted: Sat Apr 16, 2005 10:38 pm    Post subject: Reply with quote

پسر عزيزم، من نمي گم تو با Vikki رابطه داري ! ، و در ضـــمن نمي گم که تو باهاش رابطه نداري . اما در هر صورت واقعيت اين است که من قندان رو در جيب تو گذاستم كه هر وقت دست Vikki تو جيبت رفت قندها رو برداره وسرش با اونا گرم بشه Laughing
Back to top
matrix
دوست آشناي سايت


Joined: 03 Dec 2004
Posts: 94

PostPosted: Sat Apr 16, 2005 11:41 pm    Post subject: Reply with quote

Amir wrote:
راهنمایی:

پسر عزيزم، من نمي گم تو با Vikki رابطه داري ! ، و در ضـــمن نمي گم که تو باهاش رابطه نداري . اما در هر صورت واقعيت اين است که اگر ...



اگر vikki جون شبها سر جای خودش میخوابید حتما تا الان قندون رو پیدا کرده بود Cool
Back to top
Amir
مدير مباحث عمومي سايت


Joined: 30 Nov 2004
Posts: 1088
Location: Age Hammam Nabasham To Lebasamam

PostPosted: Sun Apr 17, 2005 2:20 pm    Post subject: Reply with quote

matrix wrote:
Amir wrote:
راهنمایی:

پسر عزيزم، من نمي گم تو با Vikki رابطه داري ! ، و در ضـــمن نمي گم که تو باهاش رابطه نداري . اما در هر صورت واقعيت اين است که اگر ...



اگر vikki جون شبها سر جای خودش میخوابید حتما تا الان قندون رو پیدا کرده بود Cool

باز هم به ماتریکس!!!!

خودشه Wink
Back to top
Amir
مدير مباحث عمومي سايت


Joined: 30 Nov 2004
Posts: 1088
Location: Age Hammam Nabasham To Lebasamam

PostPosted: Sun Apr 17, 2005 2:25 pm    Post subject: Reply with quote

پسر عزيزم، من نمي گم تو با Vikki رابطه داري ! ، و در ضـــمن نمي گم که تو باهاش رابطه نداري . اما در هر صورت واقعيت اين است که اگر او در تختخواب خودش مي خوابيد ، حتما تا الان قندان را پيدا کرده بود.

با عشق ، مامان
Back to top
vahid
بي تو هرگز


Joined: 26 Nov 2004
Posts: 3067
Location: Tehran

PostPosted: Sun Apr 17, 2005 2:27 pm    Post subject: Reply with quote

من مطمئنم يه كاسه يي زير نيم كاسه هست !
چون سري قبلي هم matrix جواب درست رو داد .
Back to top
Amir
مدير مباحث عمومي سايت


Joined: 30 Nov 2004
Posts: 1088
Location: Age Hammam Nabasham To Lebasamam

PostPosted: Sun Apr 17, 2005 5:10 pm    Post subject: Reply with quote

vahid wrote:
من مطمئنم يه كاسه يي زير نيم كاسه هست !
چون سري قبلي هم matrix جواب درست رو داد .

نكنه ماتريكس همين مسعود قصه‌ي ماست!؟ Laughing Laughing Laughing Very Happy
Back to top
vahid
بي تو هرگز


Joined: 26 Nov 2004
Posts: 3067
Location: Tehran

PostPosted: Sun Apr 17, 2005 9:08 pm    Post subject: Reply with quote

نه بابا اين اگه مسعود هم ميبود . اسم زنش يادمه سكينه بود ?!
Back to top
Display posts from previous:   
Post new topic   Reply to topic    ParsX.com Forum Index -> اخبار و مباحث عمومي All times are GMT + 3.5 Hours
Page 1 of 1

 
Jump to:  
You cannot post new topics in this forum
You cannot reply to topics in this forum
You cannot edit your posts in this forum
You cannot delete your posts in this forum
You cannot vote in polls in this forum